۱۴ سپتامبر ۲۰۱۴ – برکلی، کالیفرنیا
«…. عجز، ناتوانی، عدم اعتماد به نفس، بی اعتمادی نسبت به دیگران، و عدم دستیابی به درکی مثبت از خود و توانایی های خود برخی از تاثیرات درونی شده سرکوب هستند. این تاثیرات در چگونگی رشد روابط اجتماعی و دستیابی به راه حلهای مشترک اختلال ایجاد می کنند. تداوم و استمرار وحشت و سکوتی که دولت بر جامعه حاکم می سازد، حس انزوا در افراد را تشدید می کند و چرخه ای از تجربۀ مکرر …ناامیدی را به آنان تحمیل می کند. حاصل این سرکوب روزانه تسلیم و اندیشیدن به بقای فردی است. انسانی که برا ی بقای فردی خود دست و پا می زند کمتر به فکر نجات دیگری است. همین تجربۀ هر روزۀ ناتوانی برای دست یافتن به آرزوها، انسان را به سوی تقدیرگرایی سوق می دهد. انسان تقدیرگرا تغییر در موقعیت فردی و اجتماعی اش را تنها از راه دخالت قدرتی دیگر و نه با تکیه بر توانایی خود میسر می بیند. انتظار اینکه قدرتی دیگر او را از سختی ها برهاند، بی عملی او را تشدید می کند. …..»
بازتاب: روانشناسی سرکوب و اهمیت بررسی نقش قهرمان در جامعه تحت سلطه | وبگاه رسمی دکتر نورایمان قهاری ـ روانشناس
بازتاب: روانشناسی سرکوب و اهمیت بررسی نقش قهرمان در جامعه تحت سلطه، دکتر نوایمان قهاری - وبلاگ گفتگوهای زندان، تریبون آزاد زندانیان سیاسی چپ، رادیک